قرارم با مینا را موکول کردم به سه شنبه.آلبوم "دو نیمه رویا" را که از مهدی گرفتم گوش می کنم. از صدای حامی خوشم می آید ،از خودش هم.از آن شب برنامه ارکستر سمفونیک که از همه برنامه لذت بردم و البته از صدای خواننده اش یعنی حامی. منتظرم تا این دقیقه های کشدار که تمام هم نمی شوند بگذرند.به صدای حامی گوش می کنم و به تو فکر میکنم .اندیشه هایم را تو شکل می دهی، فضای ذهنم از تو پر است.از تو و کاری که با فاطمه کردی، از تو و رفتاری که با احسان داشتی. تو و حرفهایی که به من گفتی.کلمات،کلمات...گفته شده ها و.... گفته نشده ها.
صدای پیمان می آید که ماجرایی را تعریف می کند.مدام می ترسم که اسم تو هم در ماجراهایش بیاید از همان روز.می دانی که؟ روزی که با مرجان صحبت کردی.می دانی باری که باید به دوش بکشم سنگین است؟ سخت است تحمل چیزهایی که ناگزیرم از تحمل شان؟
کمی آرام تر پسرکم،کمی آرام تر. به چشمهای خودت نگاه کرده ای؟ به مهری که در آنها خانه کرده؟ به صدایت گوش داده ای؟ به آرامشی که ذره ذره می ریزی در گوش جان آدم؟ کمی آرام تر ...خروشیدن کار تو نیست...
.
.
.
بذار با مشرق چشمات
شبم روشن ترین باشه
نظرات 11 + ارسال نظر
سارا دوشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:50 ب.ظ http://cottage.persianblog.com

بذار با مشرق چشمات
شبم روشن ترین باشه

قوم و خویش دوشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:49 ب.ظ

سلام . راستش مامانم اینا بهم یاد داده که توی کار بزرگترها دخالت نکنم چون کار خیلی بدیه ٬ جیزه ! جیزه !
ی چیزی بگم !! میدونی قوم و خویش عزیز !! دغدغه هات و نگرانی هات نسبت به قبلا خیلی بزرگتر شدند !! خیلی عمیق تر شدند !!
خیلی خوبه ٬ این رشد و این عمیق شدن اما یادت باشه که لا به لای نگرانی هات و دغدغه هات یک سری چیزها و حتی یک سری آدمها رو فراموش نکنی . مطمئنم که متوجه میشی .
همه چیزهای جدیدی که توی این چند وقته به تو و به زندگی تو تزریق شده ٬ خوب هستند اما اینها ی چیزهای بدی هم به تو تزریق کردن ٬ فکر کن ! خوب خوب فکر کن !
تو توی مسیری افتادی که اگر هر حرفی بزنی ٬ اگر هر کاری بکنی : هم توی زندگی آینده ات تاثیر داره و هم توی زندگی دیگران و هم اینکه ارزش و عیار خودت رو نشون میده .
مواظب لحظات کشدار زندگی ات باش .

محمد سه‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 03:10 ب.ظ http://www.sarzamineajayeb.com/

بزار. آروم. سکوت از همه چی بهتره. اما باز امروز دوباره فهمیدم هیچی نیستم. هیچی!

محمد سه‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 03:11 ب.ظ http://www.sarzamineajayeb.com/

بزار. یواش. آروم. سکوت از همه چی بهتره. اما .. اما باز دوباره امروز. فهمیدم که هیچی نیستم. هیچی!

سکوت مرگ پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:09 ب.ظ http://www.sokote-marg.com/

این پست خصوصی شده و منم چیزی ازش سر در نمی یارم
حالا باید چه کرد !!!!

هاله پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:36 ب.ظ http://haleh.blogsky.com

مزاحم نمیشم !

آرتا سه‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:21 ق.ظ http://darkness.blogsky.com

منم از این آلبوم خوشم می یاد

گلی جون یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:44 ب.ظ http://girl.blogsky.com

می دونی امروز چندمه؟
چشم انتظاریم!

گلهای آفتابگردان شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 04:20 ب.ظ http://2sunflowers.persianblog.com

حس اینکه می ترسی اسمشو بشنوی رو درک می کنم...

پیام یکشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:33 ق.ظ http://payamra.com

تحمل همیشه سخت ترین کار دنیا بوده ...

[ بدون نام ] دوشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 08:52 ق.ظ

شماره ۱۱
سبز شدیم بابا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد