چشمهات رو نبند.
 پلک هات رو که روی هم میگذاری، نگاه معصومت رو که پنهان می کنی، یک چیزی انگار گم میشه...یک چیزی کم میاد...
دو تا چشم یک پسرک بازیگوش شاید! یا شاید دو تا ستاره درخشان تو یک شب تاریک- مثل همون ستاره هایی که خیلی وقتها می شمریم؛که من می شمرم و تو دروغکی میگی که شمردی (دروغ نمیگی چاخان می کنی!)
چشمهات رو نبند، بگذار روح پاکت از دریچه چشمهات به قلبم بریزه.
چشمهات رو که می بندی....
نظرات 10 + ارسال نظر
المیرا جمعه 1 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:14 ب.ظ

پلک که نمی شه نزد که دختر!؟ :)
خب من زنده و سرحال برگشتم. بیا قالبمو درست کن برام دیگه. همه چی چپه ست. روم نمی شه به کسی آدرس بدم.
این که شد نامه!
خب تمام.
دلمم تنگ شده زمنن!

[ بدون نام ] جمعه 1 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 10:03 ب.ظ

خیلی کامنتم پررو بود خجالت کشیدم.
ولی خودت یه خطایی کردی گفتی دیگه..
یه کاره منم!

[ بدون نام ] شنبه 2 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 03:26 ب.ظ http://bedoneemzaa.blogsky.com

کاش هیچ وقت نمی خوابید هان؟

م.ن شنبه 2 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 04:04 ب.ظ http://paad.blogsky.com

سلام... من تقريبن برگشته ام...

وستا شنبه 2 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 06:54 ب.ظ http://vesta.persianblog.com

تا که چشمهات هم میاد ... دو ستاره کم میاد...!

پیام یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 02:50 ب.ظ http://payamra.com

... دنیام بی رنگ میشه ...

[ بدون نام ] دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:31 ق.ظ

راز چشم ها را آن کس که ندیده است نمی داند.

المیرا دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:35 ق.ظ http://foursteps.blogspot.com

دیشب که رفتی اونقدر که دلم می خواست سفت بغلت نکردم. مرسی هزار تا و می بوسمت دوباره.

امین دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 03:09 ب.ظ http://shishegar.persianblog.com

سلام.از وبلاگ شما خوشم اومد.موفق باشی.

گندمین سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 06:31 ب.ظ http://gandomin.com

کاش نبنده چشماشو ...

خوش باشی همیشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد